پیامک های زیبا به مناسبت بازگشایی مدارس
یه جمله هست که وقتی گفتم به احترامش یک دقیقه سکوت کنید:
غروب 31 شهریور …
شما یادتون هست بزرگترین خلاف ما زمان مدرسه داشتن حل المساعل بود
از اختلاص هم جرمش بیشتر بود!
وقتی جوابا رو میخوندیم همه جوابا مثل هم بود
ضمنا غلط املایی دارم که دارم معلم شما معلمی؟
یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه!
همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم
تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می افته!
آخه من نمیدونم شادی های راه مدرسه که میگن یعنی چی؟
والا ما که یا کتک میخوردیم یا کتک میزدیم
شادی مادی هم در کار نبود فقط گریه و لباس پاره
که البته بعداز اون هم مادر گرامی از خجالتمون حسابی درمیومدن!
اول مهر و شروع شدن حکم فرمایی شما را در مدرسه تبریک میگوییم،
از طرف جمعی از بچه ها واسه شما مدیر عزیزمـــون!!
دقت کردین؟
چند ساله که توی این ایام وقتی به یه بچه مدرسه ای می گی
وااااااااااااااااااااای دوباره باید بری مدرسه
اصلا انگار نه انگار، کارشون از دایورت و بلوتوث و وای فای هم گذشته
نمی دونم توی این قضیه دانشمندان دست داشتن یا نه؟
یک سال پیش، آه؛ وقتی که می شگفت گلهای مدرسه
چشم انتظار بود از پشت پنجره، بابای مدرسه بابای مدرسه
یعنی دعای خیر، یعنی نماز صبح، یعنی کسی که ماند در خانه دلش غم های مدرسه
مردی که بار ها توی کلاس ما جارو کشید و رفت از اشکهای او باغ شکوفه بود هر جای مدرسه
من ﺣﺎﺿﺮﻡ ﺁﻣﻮﻧﯿﺎﮎ ﺧﺎﻟﺺ ﺗﻨﻔﺲ ﮐﻨﻢ ﻭﻟﯽ….. .
ﺑﻮﯼ ﻣﺎﻩ ﻣﻬﺮ ﺑﻪ ﻣﺸﺎﻣﻢ ﻧﺮﺳﻪ!
یه ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻢ؟ . . . . . . . ﺍﻭﻝ ﻣﻬﺮ . . ﻣﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ . .
شما یادتون نمیاد ما وقتی بچه بودیم اول مهر که کفش نو برام میخریدن
سر کلاس انقدر نیگاش میکردم که دیگه چشمام خسته میشد،
تازه اگه روش یه لک میفتاد با آب دهنم تمیزش میکردم …
انقد که من از کفشم لذت میبردم لیونل مسی از کفش طلاییش لذت نمیبره …
یادمه یکی از پر استرس ترین لحظات دوران ابتدایی وقتی بود که دیکته تموم میشد
و مبصر دفترارو جم میکرد میذاشت رو میز معلم؛
مام هی حواسمون به دفترمون بود ببینیم کی نوبت صحیح کردن دیکته ما میشه،
نوبتمون که میشد همش چشممون به خودکار معلم بود ببینیم غلط داریم یا نه …
قلبمونم تند تند میزد!!!
یادش بخیر ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺭﻭﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﻮﺩ و ﻫﻤﻪ ﯼ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺟﺰ ﻣﻦ،
ﺭﻓﺘﻢ ﭘﯿﺶ ﻣﺪﯾﺮ ﮔﻔﺘﻢ آﻗﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﯿﻢ؟؟؟!!!
ﯾﻨﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻣﻨﮕُﻼﺯیسازیوم ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻮﺩﻡ!
به یک عید نوروز بلافاصله پس از تابستان نیازمندیم!
بچه مدرسه ای ها توجه شونو بدن به من یه لحظه ..
دقت کنید عزیزان از الان تـــــــــا اول مهر …. روز مونده!!
عرض دیگه ای ندارم راحت باشید خخخخ
عشق => سرکاری
محبت => تظاهر
مهربونی => مسخرست
وفا =>مرده
احد و پیمون => دلخوشی
عاطفه => تموم شده
مهر => مدرسهها باز میشه
اول دبستان خواندید آن مرد آمد
سالها گذشت و ترشیده شدید
و آن مرتیکه هنوز نیامده
در مدرسه زندگی در کلاس دنیا، سر زنگ املا، یادمان باشد برای محبت
تشدید بگذاریم تا نیم نمره از محبت ها کم نشود . . .
اگه گفتی شباهت معلم با دماسنج چیه؟
هر دوشون وقتی صفر رو نشون میدن، آدم می لرزه!
در مدرسه از نشاط من کم کردند…
از فرصت ارتباط من کم کردند…
هر وقت به هم عشق تعارف کردیم…
از نمره ی انضباط ما کم کردند…
حلول ماه مهر
ماه اتمام خوابهای رویایی
شب بیداری های طولانی
بخور بخواب و بیکاری
گشت و گزار و عیاشی
بر شما خجستگان عزیزتر از جان، تبریک و تسلیت باد …
بابا غصه نداره تا چشم به هم بزنی تموم میشه …
“زمزمه های پدر و مادر در عصر 31 شهریور”
یادش بخیر حس بعد از آخرین امتحان سال و شروع تابستون
و یادش بخیر عصر 31 شهریور و همه خاطره هایی که جلوی چشامون بود …
یادش بخیر یه زمانی تو مدرسه با دوستمون هماهنگ می کردیم که:
تو اجازه بگیر برو بیرون منم 2 دقیقه دیگه میام!
بعد معلم عقده ای می گفت صبر کن تا دوستت بیاد بعد برو …
من که حلالشون نمی کنم!
زمانی که داداشم میرفت مدرسه، شبها با جوراب و شلوار لی میخوابید
که صبح 5 دقیقه دیرتر بیدار بشه …
یادمه همیشه واسه اینکه زود برم تو کوچه بازی کنم،
مشقامو چند خط در میون رد میکردم تا زودتر تموم شه …
شما یادتون نمیاد اون روزهایی که هوا برفی و بارونی بود
ناظم مدرسه میگف امروز صف نیست مستقیم برید سر کلاس
ما هم خر کیف میشدیم میرفتیم کلاس
شما یادتون نمیاد اوج احتراممون به یه درس این بود که
دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم
یادتون میاد؟؟؟
نوک مداد قرمزای سوسمار نشانو که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد …
یادش بخیر خط فاصله هایی که بین کلمه هامون میذاشتیم
یا با مداد قرمز بود یا وقتی خیلی میخواستیم خاص باشه ستاره می کشیدیم …
یادش بخیر تو دبستان سر کلاس وقتی گچ تموم میشد،
خدا خدا میکردیم معلم به ما بگه بریم از دفتر گچ بیاریم …
همیشه هم گچ های رنگی زیر دست معلم زود میشکست،
بعدم صدای ناهنجار کشیده شدن ناخن روی تخته سیاه!
یکی از ترسناک ترین جملات دوران مدرسه:
یه برگه از کیفتون بیارید بیرون!
لیدیز اند جنتلمن، کمربندهاتونو محکم ببندید
داریم به شهر آرزوهــا نزدیک میشیم،
اِاِاِعــه، فک کنم رسیدیم،
پیاده شید بابا پیاده شید رسیدیم به مدرســه!!
اول مهر و شروع شدن حکم فرمایی شما را در مدرسه تبریک میگوییم،
از طرف جمعی از بچه ها واسه شما مدیر عزیزمـــون!!
دلم واسه اول دبستانم تنگ شده
که وقتی تنها یه گوشه ی حیاط مدرسه وایسادی
یه نفر میاد و بهت میگه با من دوست میشی؟
حالا ما که دوستیم، فردا سر صف میبینمت!!
برای با هم بودن بهانه زیاد است، بیا ما هم با هم باشیم
البته فردا سر کلاس!
دقت کردین جدیدن داره یه بوهایی میاد؟!
پاک رفته تو اعصابم، موندم چیه این …
”بوی ماه مهر، ماه مدرسه“
”بوی شادی های راه مدرسه“
اِاِاِ ایـــن بود؟!!
یادش بخیر، پشت دفترای قدیم مدرسه؛ آدمک چارخونه روی تخته سایه:
“تعلیم و تعلم عبادت است”
ماه مهر از آنچه در تقویم می بینید به شما نزدیک تر است!
چقدر زود دیر میشود …
:: موضوعات مرتبط:
پیامک ,
مناسبتی ,
زیبا ,
,
:: برچسبها:
آغاز سال تحصیلی اس ام اس بازگشایی مدارس اس ام اس های خنده دار بازگشایی مدارس جوک های خنده دار آغاز سال تحصیلی حلول ماه مهر دقت کردین دهه شصتی سال جدید تحصیلی لطیفه های جدید ماه مهر مدرسه پیامک بازگشایی مدارس 31 شهریور 1393 پیامک های بازگشایی مدارس شهریور 1393 ,
:: بازدید از این مطلب : 627
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0